امروز: پنجشنبه 9 فروردین 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
دسته بندی صفحات
بلوک کد اختصاصی

تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى

تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى دسته: فلسفه و منطق
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 60 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 64

فایل تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى در 64 صفحه در قالب Word

قیمت فایل فقط 10,400 تومان

خرید

توضیحات :

فایل تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى در 64 صفحه در قالب Word.

بخشی از متن :

مقدمه
مفهوم «شهود» (1) را مى‏توان در زمینه‏هاى مختلف بررسى كرد. این مفهوم، در فلسفه جایگاهى رفیع داشته و در تقسیمات اولیه وجود، مباحث علم و عالم و معلوم، شناخت‏شناسى و هستى‏شناسى توسط فلاسفه به مورد بحث گذاشته شده است. (2) همچنین، مفهوم «شهود» در عرفان و تصوف منزلتى بس ارجمند یافته و عرفا مباحثى ارزشمند در خصوص «شهود» و «حضور» از خود بر جاى نهاده‏اند. در مباحث اخلاقى و فلسفه اخلاق هم برخى صاحب‏نظران به این واژه عطف توجه كرده و مكتب شهودگرایى در اخلاق، در اواخر قرن
نوزدهم رونق خاصى یافته است. (3) همین‏طور متكلمان و دین‏شناسان به مناسبت‏هایى مفهوم شهود و پى‏آمدهاى حاصله از آن را مورد مداقه خود قرار داده و در اعتلاى نظر خود به شهود مطلق كه مختص خداى متعال است نائل شده‏اند. (4)
حال با توجه به گستردگى زمینه بحث و كنكاش علمى در این واژه، مناسب است تنها به بحث پیرامون یك جنبه آن اكتفا كرده و در موارد دیگر تنها به اشاره‏اى گذرا بسنده كرد. هرچند به یك معنا، بررسى دقیق و موشكافانه یك مفهوم در یك جنبه خاص مستلزم پرداختن به جنبه‏هاى دیگر است. اما به لحاظ محدودیت این مقاله، تا حد امكان از گستردگى بحث اجتناب خواهد شد. در این نوشتار، جنبه‏هاى عقلى و یا به تعبیر دقیق‏تر جنبه‏هاى فلسفى «شهود ش مورد بررسى قرار گرفته با نگاهى گذرا به سیر تاریخى این بحث و آشنایى با اندیشه‏هاى فلاسفه غربى و اسلامى، به كنكاش در این مبحث‏خواهیم پرداخت. هر چند باید اذعان داشت تتبع عمیق در این بحث از حوصله یك مقاله خارج بوده و نیازمند مبحثى گسترده و فراگیر مى‏باشد. اما این اعتراف نمى‏بایست مانع پرداختن اجتمالى به آن شود. ابتدا، قبل از پرداختن به هرگونه بحثى، به معانى لغوى و اصطلاحى «شهود» نظر مى‏افكنیم.
واژه «شهود»
در بسیارى موارد، واژه «شهود» با واژه «حضور» به یك معنا به كار مى‏رود و بعضا به جاى یكدیگر استعمال مى‏شوند. شهود از ریشه «شهد» مشتق شده كه به معناى حضور مى‏باشد. و حضور از ریشه «حضر» در مقابل غیبت‏به كاكر مى‏رود. (5) هرگاه شهود و حضور به یك معنا گرفته شوند، معناى مقابل این دو غیبت است. اگر شى‏ء از شى‏ء دیگر غایب بود (غیبت فیزیكى یا معنوى) حضور و یا شهودى صورت نمى‏گیرد. و اگر غیبت‏برطرف شد و دو شى‏ء بدون مانع در كنار یكدیگر قرار گرفتند، در این صورت آن دو شى‏ء براى یكدیگر حضور دارند. (6) در لغت معناى دیگرى براى شهود بیان داشته‏اند كه عبارتند از: وجدان، حدس، كشف، اشراق، ادراك، الهام، وجود و مانند آن. (7)
در علوم مختلف عقلى، براى این واژه اصطلاحات متفاوتى وجود دارد. در اصطلاح فلسفى، در بحث معرفت‏شناسى، شهود غالبا به معناى حضور مى‏آید. در تقسیم‏بندى علم، علم شهودى كه همان علم حضورى است در مقابل علم حصولى قرار مى‏گیرد. در این‏گونه علم، معلوم در محضر عالم است و عالم به معلوم شهود دارد. در این صورت مى‏توان گفت عالم و معلوم نسبت‏به یكدیگر حضور یا شهود دارند و اتحاد عالم با معلوم صورت مى‏گیرد. (8)
در اصطلاح عرفانى، واژه شهود معنایى غیر از حضور به خود گرفته است. هر چند در مرحله‏اى كه عارف هب شهود حق نایل مى‏شود، حتما حضور هم صدق خواهد كرد. حضور عرفانى در مقابل غیبت است. شهود عرفانى به معناى كشف و مكاشفه است و در این صورت معنایى مرادف با رؤیت پیدا مى‏كند. (9)
در اصطلاح اخلاقى، شهود بر یك احساس درونى اطلاق مى‏شود. احساسى كه برخاتسه از درون است و هیچ‏گونه تجربه بیرونى در آن دخالت ندارد. این احساس مى‏تواند بین خیر و شر، حسن و قبح تمیز دهد. در این صورت شهود به یك نوع قضاوت درونى بازگشت مى‏كند كه معناى مرادف با وجدان دارد. (10)
در اصطلاح كلامى، شهود دو معناى صاعد و نازل به خود گرفته است. در معناى اولیه، شهود به معناى شهادت در مقابل غیبت است. عالم شهادت كه در اصطلاح دینى آمده، همان عالم حسوسات است كه مشهود انسان قرار مى‏گیرد. در مقابل آن عالم غیب است كه از حوسا ظاهرى انسان غایب مى‏باشد. معناى ثانوى شهود كه معناى صاعد و متعالیه‏اى است، تنها در مورد خداى متعال اطلاق مى‏گردد. به این معنا، تنها خداى متعال شاهد بر همه موجودات بوده و بر همه چیز و همه جا شهود مطلق دارد. (11)
پس از آشنایى كوتاه با معانى و اصطلاحات عقلى مفهوم شهود، ابتدا نظرى اجمالى به اصطلاح عرفانى اخلاقى و كلامى خواهیم انداخت و آن‏گاه اصطلاح فلسفى شهود را بسط بیش‏ترى خواهیم داد.
شهود عرفانى
مفهوم شهود در عرفان و تصوف از مفاهیم اصلى به حساب مى‏آید. شهود و یا مشاهده بر موردى اطلاق مى‏شود كه رؤیتى صورت گیرد. محل این رؤیت قلب بوده و چنین رؤیتى تنها به دلیل توحید یعنى بالحق محقق مى‏شود. با این خصوصیات است كه شهود عرفانى حاصل یم شود. زمانى كه مشاهده صورت گرفت، شاهد در مشهود فانى شده و خودى نمى‏بیند، در این صورت شهود حق بالحق است. این‏گونه شهود به تجلى ذات حق تعلق خواهد گرفت. (12)
شهود واقعى نزد عرفاء، رؤیة حق به حق است. (13) و شهود ذاتى یا مشاهده ذاتیه، شهود حق تعالى است كه حاصل آن یك نوع معرفت‏یقینى خواهد بود كه به «عین الیقین‏» موسوم مى‏گردد. (14)
حضور در اصطلاح عرفانى در مقابل غیبت‏به كار مى‏رود. هر گاه قلب عارف از خلق غایب و به حق حاضر باشد، در این صورت حضور صورت مى‏گیرد. (15) و گاه حضور در مقابل غفلت‏به كار مى‏رود، كه در این صورت به معناى تنبه خاص است. اگر براى عارف تنبهى سبت‏به حق صورت گرفت كه نتیجه این تنبه غیبت از ماسواى حق باشد، در این صورت حضور نزد حق محقق شده است، (16) و به دنبال این حضور و تنبه، عارف مى‏تواند شهودى نسبت‏به حق داشته باشد (اگر اسباب مشاهده را از قبل فراهم ساخته باشد) . در این معنا، حضور مقدمه‏اى براى شهود است. آنچه در قلب حاضر است و ذكر و یاد انسان را به خود مشغول داشته است همان مشهود انسان بوده و عارف شاهد آن است. اگر آنچه كه در قلب غلبه حضورد ارد علم باشد، در این صورت عارف شاهد علم است. و اگر امر غالب وجد باشد، عارف شاهد وجد است، و اگر غالب بر قلب او حق باشد (17) در این صورت عارف به شهود واقعى دست‏یافته و شاهد حق شده است. پس این‏گونه حضور مى‏تواند شرط شهود باشد، همچنین مى‏تواند شرط سماع هم باشد. تا حضورى صورت نگیرد. سمعى در كار نخواهد بود. (18)
در عرفان، اصطلاح كشف گاه به معناى شهود به كار رفته است، اما غالبا عرفا كشف را بر مقامى كه فوق شهود است اطلاق مى‏كنند. تشابه كشف و شهود در این است كه هر دو طریقى براى كسب معرفت‏به حساب مى‏آیند. اما تفاوت آن‏ها از دو جهت است: یكى این‏كه متعلق مكاشفه معانى است ولى متعلق شهود ذوات است. و دیگر این‏كه كشف اتم و اعلى از مشاهده است. لذا مكاشفه یك نوع ادراك معنوى است كه اختصاص به معانى پیدا مى‏كند. (19)
نتیجه آن‏كه بر اساس اصطلاح عرفانى، شهود مى‏تواند طریقى براى كسب معرفت‏باشد و اگر معرفتى از این طریق براى عارف حاصل شد، این معرفت‏یقینى است، زیرا هیچ‏گونه واسطه‏اى در كسب این آگاهى دخالت نداشته عارف مستقیما مشهود را رؤیت مى‏كند.
شهود اخلاقى
شهود اخلاقى به معناى یك احساس درونى است كه انسان توسط این احساس قادر خواهد بود بین خیر و شر ویا حسن و قبح تمایز ببیند. یكى از مسائل مهم فلسفله اخلاق همین نكته است كه آیا تشخیص خیر و شر و یا حسن و قبح بر چه اساسى است؟ آیا مى‏توان وجود نیرویى را در انسان پذیرفت كه خود خوبى‏ها و بدى‏ها از هم متمایز سازد؟ اگر چنین نیروى درونى را بپذیریم، آیا فطرى است‏یا كسبى؟ آیا در تقویت و یا تضعیف این احساس درونى مى‏توان كوشش كرد؟ (20)
این‏ها مسائلى است كه از دیرزمان در فلسفه اخلاق به بحث گذاشته شده و عده‏اى را بر آن داشته است تا در درون انسان به وجود احساسى قایل شوند كه در قضایاى اخلاقى حاكم است هر چند در طول تاریخ بررسى‏هاى حكمت عملى، این احساس و نیروى درونى نام‏هاى متفاوتى به خود گرفته، اما همگى یك معنا را دربرداشته است.
ارسطو و پیروان مشایى وى، نیروى عقل را در این امر حاكم مى‏دانند و تعبیر عقل عملى را به كار گرفته‏اند، عده‏اى دیگر، نیروى وهم را بدین قضاوت گمارده‏اند و برخى از نیرویى غیر از عقل و وهم به نام وجدان و یا ضمیر اخلاقى نام برده‏اند. (21) در اسلام، دو طرز تفكر نسبت‏به حسن و قبح در بین اندیشمندانى كه به این امر پرداخته‏اند، به چشم مى‏خورد. عده‏اى حسن و قبح را عقلى دانسته‏اند، معناى این سخن این است كه عقل را یاراى قضاوت در این میدان مى‏باشد. آنان كه براى عقل چنین توانایى قایل هستند، در این زمینه قایل به شعور اخلاقى شده‏اند كه این تعبیر دیگرى از همان احساس درونى و یا شهود اخلاقى خواهد بود. (22)
شهودگرایى اخلاقى در غرب، طرز تفكرى است مبنى بر این‏كه انسان مى‏تواند خود شهودا خوبى را از بدى متمایز نماید، و این شهود یك احساس درونى است. و بر اساس این احساس، فرد ذاتا بدون اتكاء به خارج و یا داشتن هرگونه تجربه خارجى بین خیر و شر تشخیص خواهد داد. (23)
شهودگرایى اخلاقى معتقد است، ادراك خوبى و بدى و قضایایى از این قبیل بدون واسطه براى انسان حاصل شده و این نوع آگاهى و علم به امور اخلاقى كه خود برخاتسه از یك نوع استعداد خاصى در انسان است، همگى مقدم بر تجربه است. این احساس مقدم بر تجربه به طور شهودى متعلق درك انسان قرار مى‏گیرد. (24)
با توجه به این برداشت‏خاص از مفهوم «شهود» در شهودگرایى اخلاقى، معناى اصطلاحى این واژه بازگشت‏به همان علم شهودى مى‏كند، كه معلوم مشهود بلاواسطه عالم مى‏شود.
شهود كلامى
كاربرد این مفهوم در كلام به وسعت كاربرد آن در فلسفه و عرفان نیست. متكلمین اسلامى و غیراسلامى در چند مورد خاص به این مفهوم تمسك كرده‏اند. یكى از آن موارد، در زمینه حسن و قبح اخلاقى است كه در مبحث قبل بدان اشارت رفت. (25) مورد دیگر، در تمایز بین عالم جسمانى و عالم روحانى و یا به تعبیر متكلمین، عالم شهادت و عالم غیب است. مفهوم شهود یا شهادت در این اصطلاح، معنایى در مقابل غیب داشته و جهان محسوس كه مورد رؤیت‏حسى انسان است عالم شهادت نام گرفته است. در مقابل آن، جهان غیر محسوس و غایب از نظر عالم غیب نامیده شده است. شهود در این معنا همان مشاهده حسى است كه شى‏ء از طریق حواس ظاهرى متعلق شهود انسان واقع مى‏گردد. (26)
مورد دیگرى كه مفهوم شهود به كار گرفته مى‏شود، در مورد ذات بارى تعالى است. خداى متعال نسبت‏به تمامى موجودات (ماسوى الله) شهود داشته و از این‏رو شهادت كامله اختصاص به او پیدا مى‏كند. تمامى مخلوقات در مشهد و مراى حق تعالى است. لذا او شاهد مطلق است و مفهوم شهود محض تنها وى را سزاوار است. (27)
و...
فهرست مطالب

  • مفهوم شهود در فلسفه اسلامى 1
  • مقدمه 1
  • واژه «شهود» 2
  • شهود عرفانى 3
  • شهود اخلاقى 5
  • شهود كلامى 6
  • شهود فلسفى 7
  • مفهوم «شهود» در فلسفه غرب 8
  • سقراط (399 - 469 ق م) 8
  • افلاطون (348 - 427 ق م) 8
  • ارسطو (322 - 384 ق م) 9
  • قرون وسطى (اسكولاستیك) 10
  • دكارت (1596 - 1650 م) 10
  • جان لاك (1632 - 1704 م) 11
  • كانت (1724 - 1804 م) 11
  • فیلسوفان معاصر غربى 12
  • كندى (185 - 260 ه) (775 - 850 م) 13
  • فارابى (258 - 339 ه) (848 - 929 م) 14
  • ابن سینا (370 - 428 ه) (960 - 1018 م) 15
  • شیخ اشراق (549 - 587 ه) (1139 - 1177 م) 16
  • صدرالمتالهین (979 - 1050 ه) (1569 - 1640 م) 17
  • بررسى و نتیجه‏گیرى 19
  • نكته‏هاى قابل تامل: 20
  • تذكر 21
  • مراتب كشف و شهود عرفانى 22
  • 2 . درجات و مراتب مكاشفه 22
  • 2 - 1 . لوایح، لوامع و طوالع 22
  • 2 - 2 . مكاشفه علم، مكاشفه حال و مكاشفه عین 23
  • 2 - 3 . مشاهده معرفت، مشاهده معاینه و مشاهده جمع 24
  • 2 - 4 . معاینه بصر، معاینه قلب و معاینه روح 24
  • 2 - 5 . الهام نبى، الهام عین و الهام تحقیق 25
  • 2 - 6 . كشف نظرى، شهودى، الهامى، روحى، خفى و ذاتى 26
  • 2 - 7 . مكاشفه علمى، حال و وجد 27
  • 2 - 8 . مكاشفه غیب و شهادت 28
  • 2 - 9 . مكاشفه صورى و معنوى 29
  • كشف صورى به لحاظ متعلق سه‏گونه است: 32
  • 2 - 10 . مشاهده فعلى، صفاتى و ذاتى 34
  • 4 . انسان و كشف 40
  • 5 . حالات همراه كشف 47
  • یكم: حیرت 47
  • دوم: سكر 48
  • سوم: ذوق 49
  • چهارم: شوق 50
  • پنجم: وجد 51
  • ششم: عشق 51
  • هفتم: یقین 52
  • كتاب‏نامه 55

قیمت فایل فقط 10,400 تومان

خرید

برچسب ها : مقاله مفهوم شهود در فلسفه , تحقیق مفهوم شهود در فلسفه اسلامی , مقاله فلسفه اسلامی و شهود , بررسی فسلفه اسلامی و شهود

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر